قسمت اول سایت صالحون:
هر قدر او آرام و بیسر و صدا میرود و میآید و کارهایش را انجام میدهد، بیرون از مرزهای جمهوری اسلامی در مورد او، خیلی خبرها هست. آنها از او و سپاه تحت امرش میترسند و همین ترس سرآغاز خبرهای بعدی است، آنها او را تروریست میخوانند، بارها و بارها تحریمش میکنند، به او اتهام دخالت در امور سایر کشورها را میزنند، او را فردی بسیار قدرتمند در عرصه سیاست خارجی جمهوری اسلامی در خاورمیانه توصیف میکنند، او را متهم پرونده ترور رفیق حریری میدانند و سرانجام آنکه، آنها در کنگره امریکا، صریحاً و رسماً پیشنهاد ترور او را میدهند! شاید این همه تعارضات رفتاری و گفتاری برای قاسم سلیمانی تعجبی هم نداشته باشد.
اولین بیوگرافی مفصل سردار سلیمانی
و این البته همه آن چیزی نیست که در مورد او گفته میشود. روزنامه انگلیسی گاردین در مورد قاسم سلیمانی مینویسد: «حتی کسانی که سلیمانی را دوست ندارند، او را فردی با هوش میدانند. بسیاری از مقامات امریکا که این چند ساله را صرف متوقف کردن سلیمانی کردهاند، میگویند مایل هستند او را ببینند و معتقدند که مبهوت کارهای او شدهاند».
شاید از سر همین بهت است که یکی از مقامات بلندپایه ارتش امریکا عاجزانه میگوید: «من اگر او را ببینم، خیلی ساده از او خواهم پرسید که از ما چه میخواهد؟»
چرا قاسم سلیمانی خطرناک ترین مرد سال از نگاه آمریکاست؟
از رابرد تا بغداد
سردار سلیمانی متولد اسفند ۱۳۳۶است. روستای کوهستانی و دورافتاده رابُرد در استان کرمان در جنوب شرقی ایران زادگاه اوست که ساختاری طایفهای دارد. شاید همین ویژگی و شناخت یگانه او یکی از دلایل اصلی انتخابش برای فرماندهی نیروی قدس بوده است.وی در ۱۲سالگی، پس از پایان تحصیـلات دوره پنج ساله دبستان، روستای رابُرد را ترک کرد و مشغول به کار بنایی در کرمان شد و به عنوان پیمانکار در سازمان آب مشغول به کار شد و در همان سالها نیز فعالیتهای انقلابی خود را شروع کرد.
بنا به گفته خودش، وی پس از پیروزی انقلاب، در عین ادامه کار در سازمان آب کرمان، به عضویت مجموعه «سپاه افتخاری» که به وسیله پدر شهید قاضی تاسیس شده بود، درآمد.با شروع جنگ، وی راهی جبهه شد و کمی بعد، این جوان بسیجی فرمانده بسیجیهای همولایتیاش شد و سپس لشکری از همین بسیجیهای آفتاب سوخته کویر تشکیل داد که لشکر ۴۱ثارالله نام گرفت.با پایان جنگ، لشکر ۴۱ثارالله به فرماندهی سردار سلیمانی به کرمان بازگشت و درگیر جنگ با اشراری شد که از مرزهای شرقی کشور هدایت میشدند.مردم سیستان و بلوچستان و کرمان خوب میدانند که در سالهای فرماندهی او، امنترین دوران زندگی خود را سپری کردند.
قاسم سلیمانی یکی از امضا کنندگان نامه تهدید آمیز فرماندهان سپاه در جریان وقایع ۱۸تیر ۱۳۷۸به محمد خاتمی رئیس جمهوری وقت ایران بود.قاسم سلیمانی پس از دوران دفاع مقدس تا زمانی که به سمت فرماندهی سپاه قدس منصوب شد، با باندهای قاچاق مواد مخدر در نزدیکی مرزهای ایران و افغانستان جنگید و سال ۱۳۷۹، حضرت آیتالله خامنهای، فرماندهی کل قوا، او را به تهران فراخواندند و مسوولیت سپاه قدس را به او سپردند مسوولیتی که قاسم سلیمانی را به کابوسی در ذهن آمریکاییها بدل کرد. آنها از او و سپاه تحت امرش میترسیدند و همین ترس سرآغاز توطئههای آنها علیه سلیمانی شد.
پس از طرح ادعاهایی واهی مبنی بر دست داشتن نیروهای ایرانی در اتفاقات داخلی سوریه، اتحادیه اروپا و آمریکا در اقدامی نام سه نفر از فرماندهان سپاه را در فهرست تحریم خود قرار داد که سلیمانی هم در آن فهرست قرار داشت.همچنین وزارت خزانهداری آمریکا پس از اتهامزنی دولت این کشور به ایران مبنی بر دخالت در توطئه انفجار سفارت عربستان در واشنگتن دوباره سلیمانی را تحریم کرد.اما ماجرا به این تحریمها ختم نشد و او را متهم پرونده ترور رفیق حریری معرفی کردند و سرانجام در کنگره آمریکا، واضح و آشکار پیشنهاد ترور او را دادند.
با نقشه «قاسم سلیمانی» در سامرا شکست خوردیم
در پی شکست سنگین گروهک تروریستی «دولت اسلامی عراق و شام» موسوم به “داعش” در برابر ارتش عراق در سامراء، این گروهک در جدیدترین بیانیه خود مدعی شد که ارتش عراق با همدستی “سپاه قدس” و “سپاه بدر” توانستند در این جنگ پیروز شوند.
به گزارش پایگاه ۵۹۸ به نقل از شیعه آنلاین، در همین راستا «أبوبکر البغدادی» سرکرده گروهک تروریستی “داعش” در عراق در این بیانیه گفت: ارتش عراق با نقشه و همدستی گروه “قاسم سلیمانی” توانست برما چیره شود و گرنه ما قرار بود اماکن دینی “رافضی”ها را با خاک یکسان کنیم!
وی در ادامه افزود: سپاه ایران مانع از آن شد که نقشه ما عملی شود. ما بزودی انتقام مجاهدین خودمان را از ایران می گیریم.
گفتنی است، رسانه های عراقی از شکست سنگین نیروهای گروهک تروریستی “داعش” در سامرا خبر داده و اعلام کردند که بیشتر مناطق این شهر که به دست تروریست ها افتاده بود، پاکسازی شده است.
نقش انکار ناشندنی سردار سلیمانی در بحران جهانی عراق
سردار سلیمانی در ژانویه سال ۲۰۰۵، زمانی به عراق آمد که عراقیها برای نخستین بار پس از سقوط صدام حسین، به پای صندوقهای رأی میرفتند. در حالی که امریکا حمایت شدیدی از نخستوزیر شدن ایاد علاوی میکرد، سلیمانی فعالیت خود را در حمایت از شیعیان آغاز کرد و به راهنمایی آنان برای پیروزی در انتخابات پرداخت. پس از انتخابات، بوش انگشتهای رنگی مردم عراق را پیروزی بزرگی برای دمکراسی دانست، اما علاوی و متحدانش شکست خوردند.»
این روزنامه با تمرکز بر سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس مینویسد:«ژنرال پترائوس مدیرکنونی سازمان سیا علاقه دارد داستان را از زمانی بازگو کند که یک ژنرال ۴ستاره در عراق بود. اوایل سال ۲۰۰۸زمانی که مجادله بین گروه شبه نظامی شیعه از یک طرف و ارتش آمریکا و عراق از طرف دیگر شعله ور بود، به پترائوس یک تلفن داده شد که در آن یک اسام اس از سردار ایرانی بود، آن سردار ایرانی از آن به بعد تبدیل به الهه انتقام شد.»
این مسیج از فرمانده سپاه قدس، قاسم سلیمانی آمده بود، و توسط یکی از رهبران عراقی منتقل شده بود، در آن پیغام نوشته شده بود: ژنرال پترائوس! شما باید مرا بشناسی، من قاسم سلیمانی هستم، کسی که سیاستهای ایران را در عراق، لبنان، غزه و افغانستان تدوین میکند و صد البته سفیر ایران در بغداد نیز عضو سپاه قدس است و کسی که جایگزین او میشود نیز عضو سپاه قدس است.
گاردین مینویسد:«پترائوس بشدت نیاز داشت که به او گوشزد شود، بسیاری از نظامیان آمریکا که با عراقیهای شیعه کار میکنند، توسط قاسم سلیمانی و افراد وابسته به سپاه قدس به تحلیل برده میشوند، آنچنان که تلاشهای دیپلماسی آمریکا در سایر نقاط خاورمیانه به تحلیل برده میشود، خصوصا در لبنان. پترائوس سال گذشته به ارگان تحقیقاتی مربوط به جنگ گفت که مشکلی که سلیمانی برای او درست کرده بوده است، چه بوده است.»
عادل عبدالمهدی، معاون رئیسجمهور عراق در این باره میگوید: آمریکاییها از یک طرف از این جریان خوشحال بودند، چرا که بن بست به پایان رسیده بود و از سوی دیگر، ناراحت که سلیمانی را در منطقه سبز میدیدند.
در این باره زلمای خلیلزاد نیز میگوید: در آن زمان، صحبتهایی از ورود وی به منطقه سبز بود. همانقدر که مقامات آمریکایی سلیمانی را به جنگ افروزی متهم میکنند، او در ایجاد صلح نیز برای رسیدن به اهدافش فعال بوده است. او ماه گذشته در پایان دادن به درگیریهای نیروهای مقتدی صدر و نیروهای عراقی در بصره، نقشی حیاتی داشت؛ تهدیدی که میرفت ناآرامیهای آن گسترش یافته و پیامدهای وخیمی به ویژه برای منابع نفتی عراق در پی داشته باشد.
جک کین رییس سابق نیروی زمینی ارتش آمریکا با اعلام چنین پیشنهادی در جلسه استماع کنگره در اینباره به نمایندگان آمریکایی گفت: «چرا مسوولان ایرانی را نمیکشیم؟ چرا ما آنها را ترور نکنیم؟ نمیگویم اقدام نظامی کنیم ولی عملیات ترور را پیشنهاد میکنم.»
در نشست مهم دیگری که در نقطه مرزی ایران و عراق در مریوان انجام شد و به گفته منبعی که نخواست نامش فاش شود، در این دیدار، جلال طالبانی، درخواستی به ژنرال قاسم داده است، مبنی بر اینکه نبردها و ناآرامیها متوقف شود. به گفته این مقامات، سلیمانی نیز روز پس از آن، پیامی میفرستد و بلافاصله نبردها متوقف میشود…»
نامه محرمانه سردار سلیمانی برای وزیر دفاع آمریکا (این قضیه مورد تایید نیست!)
سازمان ادارای پنتاگون از ۷لایه حفاظتی تشکیل شده است که از این میان ۴لایه به طور خاص مربوط به کنترل ارتباطات با شخص وزیر دفاع یا رییس پنتاگون میباشد. کمی بعد از نامه اوباما نامه ای از تمام این لایه های امنیتی ، اطلاعاتی و حفاطتی عبور کرده و مستقیم ، روی میز کار وزیر دفاع یعنی لئون پانتا قرار میگیرد.
ظاهر ساده نامه که هیچ آرمی از سازمان های مرتبط با پنتاگون در آن به چشم نمیخورد توجه وزیر را جلب کرده و وی آن را از روی میز برمیدارد … با باز کردن نامه و خواندن آن عرق سردی بر چهره پانتا مینشیند!
یک نامه با سربرگ رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران … نامه حاوی عبارتی بود که قطعا برای رییس پنتاگون با آن عظمت حفاظتی باورکردنی نبود ! : «اگر لازم باشد از این هم نزدیک تر خواهیم شد.»
امضا : قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران
جایگاه تصور نشدنی سردار قاسم سلیمانی در تحلیلهای جهانی
زلمای خلیلزاد، سفیر سابق امریکا در افغانستان درباره سردار سلیمانی میگوید: «همانقدر که مقامات امریکایی سلیمانی را به جنگ افروزی متهم میکنند، او در ایجاد صلح نیز برای رسیدن به اهدافش فعال بوده است. او در پایان دادن به درگیریهای نیروهای مقتدی صدر و نیروهای عراقی در بصره، نقشی حیاتی داشت، تهدیدی که میرفت ناآرامیهای آن گسترش یافته و پیامدهای وخیمی به ویژه برای منابع نفتی عراق در پی داشته باشد.»
روزنامه انگلیسی اضافه میکند:«قدرت و وجهه قاسم سلیمانی به عنوان کسی که قدرتمندترین بازیگر عرصه منطقه است، در سه سال گذشته کاهش نیافته است و در برخی از مولفهها، افزایش نیز یافته است. قدرت ارتباطهای سلیمانی طی هفتهها مصاحبه با مقامات عراقی مشخص شده است، برخی از مقامات عراقی او را ستایش میکنند. »
به گزارش روزنامه مذکور، گاردین آنگاه از قول صالح المطلک (از عناصر بعثی و مستخدم سازمان سیا که با استخبارات سعودی نیز همکاری میکند)، نوشت: «سلیمانی قدرتش را مستقیماً از آیت الله سید علی خامنهای میگیرد. تمام مقامات مهم عراقی سلیمانی را به شکل یک فرشته میبینند و با او رایزنی دارند.»
یکی از مقامات بلندپایه رسمی آمریکا میگوید: «او مانند قیصر سوزو هراس انگیز است، او همه جا هست و هیـچ جـا نیست.»
مارک گرچت به صراحت به نام سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران اشاره و تصریح کرده بود: وی را باید بکشیم. او در این خصوص گفته بود: ق«اسم سلیمانی بسیار سفر میکند… تکان بخورید… تلاش کنید او را بکشید.»
«علی آلفونه» یک پژوهشگر در مرکز پژوهشی «آمریکن اینترپرایز اینستیتو» میگوید قاسم سلیمانی در سالهای جنگ ایران و عراق به عنوان فرمانده لشکر ۴۱سپاه پاسداران و به خاطر موفقیت عملیاتهای شناسایی و غافلگیرانه این لشکر در پشت خطوط دشمن به شهرت رسید. نقش وی تا حدی اهمیت یافت که ارتش عراق در برنامههای رادیویی خود به کرات از وی نام میبرد.
به گفته «رایان کراکر» سفیر سابق آمریکا در عراق، برای قاسم سلیمانی جنگ ایران و عراق هیچگاه پایان نیافت. هیچکس پس از سالها درگیر بودن در آن جنگ که شبیه جبهههای نبرد جنگ جهانی اول بود، نمیتواند تاثیرات آن را به فراموشی بسپارد. هدف استراتژیک قاسم سلیمانی یک پیروزی کامل بر عراق بود!
اما در هر صورت برخی غربیها او را ستایش میکنند. زلمای خلیلزاد، سفیر سابق آمریکا در افغانستان دربارهاش میگوید: «بر خلاف نظر مقامات آمریکایی که سلیمانی را به جنگافروزی متهم میکنند، او در ایجاد صلح برای رسیدن به اهدافش فعال بوده است. او در پایان دادن به درگیریهای نیروهای مقتدی صدر و نیروهای عراقی در بصره، نقشی حیاتی داشت؛ تهدیدی که میرفت ناآرامیها گسترش یافته و پیامدهای وخیمی بویژه برای منابع نفتی عراق در پی داشته باشد.»
روزنامه انگلیسی گاردین نیز در مورد قاسم سلیمانی تاکید میکند: «حتی کسانی که سلیمانی را دوست ندارند، او را فردی باهوش میدانند. بسیاری از مقامات آمریکا که این چند ساله را صرف متوقف کردن کار افراد وفادار به سلیمانی کردهاند، میگویند مایل هستند او را ببینند و معتقدند که مبهوت کارهای او شدهاند.»
«ژنرال سلیمانی» برای غربیها شبحی مرموز است که سایه وار در کمین دشمنان مینشیند و ناگهان چون صاعقه فرود میآید. این جنگاور تحت تعقیب آمریکا و اسراییل، برای فرزندان این آب و خاک همان «حاج قاسم» بسیجی آفتاب سوخته کرمانی است که چشم به آزادی قدس شریف دارد.
سردار سلیمانی خطرناک ترین مرد جهان از دید مجله آمریکایی «وایرد»
مجله آمریکایی «وایرد» در جدیدترین گزارش خود با تیتر ۱۳فرد بسیار خطرناک دنیا، به بررسی ۱۳چهره پرداخته است که به عنوان چهرههای شناخته شده، «محمد مرسی» رئیس جمهور فعلی مصر و «بشار اسد» رئیس جمهور سوریه جزء این ۱۳نفر به حساب میآیند.
آنچه از نگاه این مجله آمریکایی جالب و کمی تعجب آور به نظر میرسد، نام سردار «حاج قاسم سلیمانی» است که به عنوان خطرناکترین و مرموزترین فرد در دنیا شناخته شده است؛ حاج قاسم در این گزارش به ادعای وایرد، خطرناکترین فرد در خطرناکترین کشور معرفی شده است که میتواند تنها تهدیدکننده نظامی آمریکا در غرب آسیا و سراسر دنیا باشد.
در این گزارش آمده است: اگر بخواهیم به دنبال خطرناکترین کشور سیاره زمین بگردیم، به نام ایران برخورد میکنیم که ممکن است جرقه جنگ جهانی را بزند و اگر بخواهیم در این کشور مرموزترین و خطرناکترین فرد را نامگذاری کنیم، به نام ژنرال قاسم سلیمانی خواهیم رسید که چهرهای مرموز دارد.
لقب شهید زنده شایسته ترین لقب سردار سلیمانی
حضرت آیت الله خامنهای چهار مرتبه سردار سلیمانی را شهید و شهید زنده خطاب کرده و راجع به ایشان و همرزمانشان فرمودهاند: خدای متعال میخواست اینها زنده بمانند و برکاتشان برای کشورشان و دنیای اسلام ادامه پیدا کند.
مطلب فوق در سال ۷۶و در دیدار اعضا و مسئولان ستاد برگزاری کنگره بزرگداشت سرداران و ۸هزار شهید استانهای کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان با مقام معظم رهبری بیان شده است.
معظمله در این دیدار خطاب به سردار سلیمانی میفرمایند: خود شما هم که آقای سلیمانی باشید در نظر ما شهیدید. شما شهید زنده هستید. بله، شما هم شهیدید. شما بارها در میدان جنگ به شهادت رسیدید.
ملت ایران تنها ملتی در جهان است که لیاقت شکست تاریخی آمریکا را دارد
حاج قاسم سلیمانی زمانی در یکی از معدود اظهارنظرهای آشکارش گفته بود ملت ایران تنها ملتی در جهان است که لیاقت شکست تاریخی آمریکا را دارد. حدود ۵سال پیش که این جمله از قول حاج قاسم نقل شد بسیاری آن را یک آرزوی بزرگ، شیرین و البته دور دانستند، امروز چه طور؟ امروز که نتانیاهو هم از بیخ گوش خود صدای امام خمینیرحمتاللهعلیه را میشنود و رابرت گیتس میگوید درگیر شدن با ایران به معنای آن است که فردا آمریکا ناچار باشد درون خاک خود با فرزندان انقلاب ایران بجنگد، آیا باز هم میتوان گفت که جمله حاج قاسم بیان یک آرزوی دور بوده است؟
قسمت دوم ویکی پدیا :
قاسم سلیمانی (۱۳۳۶، شهرستان رابر) فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران است.[۱] او در طول جنگ هشت ساله ایران و عراق فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله کرمان بود.[۲] وی در ۴ بهمن ۱۳۸۹ درجهٔ سرلشکری دریافت کرد. آیت الله علی خامنهای رهبر ایران در تقدیر از عملکرد قاسم سلیمانی از او به عنوان «شهید زنده» نام برده است.[۳]
طبق منابع غربی، سلیمانی نقش مهمی در دادن قدرت نظامی به حزبالله لبنان، عقبراندن اسرائیل از جنوب لبنان، جنگ افغانستان، شکلدهی به فضای سیاسی عراق پس از سرنگونی رژیم صدام، تغییر روند جنگ داخلی سوریه و مقابله با داعش در عراق داشته است. وی تا پیش از حضور علنی در جنگ علیه داعش در عراق، از حضور در انظار عمومی پرهیز میکرد؛ ولی حکومت ایران با معرفی و شناساندن وی از زمان حضورش در عراق در نبرد علیه داعش و انتشار تصاویر متعددش با مدافعان عراقی، جهان را شوکه کرد.[۴]
زندگینامه
قاسم سلیمانی که در سال ۱۳۳۶ خورشیدی در شهرستان رابر از توابع کرمان به دنیا آمد، در نوجوانی به کار بنایی مشغول بود اما پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ به سپاه پاسداران پیوست.[۵]
عضویت در سپاه و جنگ ایران و عراق
وی پس از پیروزی انقلاب، درعین ادامه کار در سازمان آب کرمان، به عضویتِ مجموعهٔ «سپاه افتخاری»، که به وسیلهٔ پدرِ شهید قاضی تأسیس شده بود، درآمد.[۶] سلیمانی بیان میکند که به محض بازگشت از مهاباد به ریاست پادگان قدس سپاه در کرمان منصوب میشود. با حمله عراق به ایران، سلیمانی چندین گردان از سپاهیان کرمان را آموزش میدهد و به جبهههای جنوب اعزام میکند و کمی بعد، خود در رأس یک گروهان به سوسنگرد اعزام میشود تا جلوی پیشروی عراق در جبههٔ مالکیه را بگیرد. سلیمانی در بیشتر عملیات عمدهٔ نظامی دوران جنگ با عراق شرکت کرد.
با پایان یافتن جنگ در ۱۳۶۷، لشکر ۴۱ ثارالله به فرماندهی سلیمانی به کرمان بازگشت و درگیر جنگ با اشرار و قاچاقچیان بزرگ مواد مخدر شد که از مرزهای شرقی کشور هدایت میشدند. قاسم سلیمانی تا هنگام انتصاب به فرماندهی سپاه قدس، این سمت را عهده دار بود.[۶] قاسم سلیمانی یکی از امضا کنندگان نامه تهدیدآمیز فرماندهان سپاه در جریان وقایع ۱۸ تیر ۱۳۷۸ به محمد خاتمی رئیس جمهوری وقت ایران بود.[۷]
انتصاب به فرماندهی نیروی قدس
قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۶، همزمان با اوجگیری طالبان در افغانستان، به فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد.[۶] انتصاب سلیمانی به فرماندهی سپاه قدس همزمان با قدرت گرفتن طالبان یک پیشآمد محض نبود. او از این رو انتخاب شد که بومیِ یک منطقه کوهستانی به نام رابر در کرمان بود و با نظام سیاسی جوامع قبیلهای به طور کلی و با جامعه افغانستان به ویژه آشنایی نزدیک داشت. او با تجربهای که از جنگ داخلی کردستان داشت نیز گزینهٔ مناسبی بود، چون بنا بود در افغانستانِ عصر طالبان که درگیر جنگهای داخلی بود وارد عمل شود. از همه مهمتر اینکه سلیمانی در هشت سال جنگ با عراق و نیز مبارزه با باندهای مواد مخدر در مناطق مرزی ایران و افغانستان تا پیش از انتصابش به فرماندهی سپاه قدس تجربهٔ بیمانندی اندوخته بود.[۶]
مئیر داگان رئیس سابق موساد میگوید «او با هر گوشه از نظام رابطه دارد. او کسی است که من به آن میگویم باهوش از نظر سیاسی.»[۸]
در عراق
موفق الربیعی سیاستمدار و وزیر سابق امنیت ملی عراق در مصاحبهای با روزنامه الشرق الاوسط، سلیمانی را «بدون شک قدرتمندترین مرد در عراق» خوانده است.[۹] به گفتهٔ او سپاه قدس به فرماندهی سلیمانی در تمامی زمینههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی و به ویژه در منطقه سبز بغداد (که سفارتخانههای غربی و عربی و ادارات و خانههای مقامات دولتی و اعضای پارلمان عراق در آن قرار دارد) نفوذ دارد.[۱۰][۱۱] نیروی قدس به رهبری سلیمانی نقش تأثیرگذاری در روند جنگ عراق داشته است.
در ۱۱ ژانویهٔ ۲۰۰۷، استنلی مککریستال ژنرال آمریکایی مطلع شد محمدعلی جعفری فرمانده سپاه و قاسم سلیمانی از طریق چند خودرو در حال حرکت به مرز ایران و عراق هستند. در عراق آمریکاییها در حال تعقیب آنها بودند. کاروان خودروها وارد ساختمان ناشناختهای در شهر اربیل کردستان عراق شدند که روی آن فقط نوشته بود «کنسولگری»، که نشان میداد افراد داخل ساختمان تحت پوشش دیپلماتیک عملیات انجام میدهند. نظامیان آمریکایی وارد ساختمان شدند و ۵ ایرانی که همگی پاسپورت دیپلماتیک داشتند را دستگیر کردند، اما اثری از محمدعلی جعفری و قاسم سلیمانی نبود. به گفتهٔ مککریستال، هر پنج نفر از اعضای سپاه قدس بودند. ۹ روز بعد از این واقعه، ۹ تا ۱۲ شبه نظامی به رهبری گروه شبه نظامی شیعهٔ عصائب اهل الحق طی حملهای به مقر فرماندهی نظامیان آمریکا در کربلا که در بین مراکز فرماندهی پلیس عراق واقع است، سوار بر تعدادی خودروی نظامی با گذشتن از چندین لایهٔ امنیتی، به ساختمان اصلی فرماندهی که در آن هنگام ۳۰ آمریکایی در آن مستقر بود نفوذ کردند و ۴ نظامی آمریکایی را اسیر گرفتند و از منطقه خارج شدند و به نزدیکی رود فرات رفتند، در نهایت با تعقیب هلیکوپترهای آمریکایی شبه نظامیان فرار کردند و در مجموع پنج نظامی آمریکایی کشته شدند. این عملیات «برجستهترین و پیچیدهترین عملیات در طول چهار سال جنگ» در عراق توصیف شده و افسران آمریکایی و مقامات عراق ادعا کردهاند ایران در آن نقش داشته و پاسخی به اسارت ۵ ایرانی در اربیل بوده است. این نخستین بار بود که آمریکاییها مستقیماً به قاسم سلیمانی و نقش او در عراق اشاره کردند.[۸]
در سال ۲۰۰۹، گزارشی افشا شد که کریستوفر رابرت هیل (en) و ریموند تی اودیرنو (en) (بالاترین مقامات آمریکا در بغداد در آن هنگام) در دفتر جلال طالبانی (که از دههها پیش با سلیمانی ارتباط داشته است) با قاسم سلیمانی ملاقات کردهاند. هیل و اودیرنو بعداً این خبر را رد کردند.[۱۲]
در ۲۲ دسامبر ۲۰۱۰، جیمز جفری (سفیر آمریکا در عراق) و لوید آستین (فرمانده ارشد نظامیان آمریکا در عراق)، در بیانیهای تشکیل دولت جدید عراق به رهبری نوری المالکی را تبریک گفتند. به گفتهٔ سران عراقی، هنگام انتشار این بیانیه، آمریکاییها خودشان میدانستند که در واقع سلیمانی آنها را از عراق بیرون کرده است. حزب ایاد علاوی سیاستمدار سکولار طرفدار آمریکا، اکثریت اعضای پارلمان را داشت ولی در نهایت به قدرت نرسید چون آمریکا او را به نفع نوری المالکی کنار زد. به گفتهٔ خود علاوی، اگر او نخستوزیر میشد نیازمند حمایت آمریکا بود، اما آمریکا مایل بود عراق را ترک کند، و «عراق را به ایران داد». درنهایت جلال طالبانی و نوری المالکی که هر دو از نزدیکان و کاندیداهای مورد ترجیح سلیمانی بودند، به قدرت رسیدند. رهبر سابق عراق میگوید «ما به آمریکاییها میخندیدیم ... سلیمانی کاملاً آنها را ضربهفنی کرد، و آمریکاییها در ظاهر تشکیل دولت جدید را به یکدیگر تبریک میگفتند.»[۸]
گفته شده است سلیمانی پیامکی را از طریق جلال طالبانی برای دیوید پترائوس ژنرال آمریکایی و رئیس سازمان سیا فرستاده است با این محتوا که: «پترائوس عزیز، شما باید بدانید که من سیاستهای ایران در قبال عراق، لبنان، غزه و افغانستان را کنترل میکنم. در واقع سفیری که در بغداد است از اعضای نیروی قدس است. شخصی که قرار است جایگزین او شود هم از اعضای نیروی قدس است.»[۸]
سلیمانی خود در نشست مقدماتی «کنفرانس جوانان و بیداری اسلامی» گفت: «ایران در جنوب لبنان و عراق نیز حضور دارد. در واقع این مناطق به نوعی تحت تأثیر عملکرد و تفکر جمهوری اسلامی ایران هستند.» اما تعدادی از نمایندگان پارلمان عراق در بیانیهای سخنان سلیمانی را محکوم کرده و وی را دچار توهم خواندند.[۱۳]
فرماندهی ارتش عراق
پس از یورش پیکارجویان افراطی دولت اسلامی عراق و شام (داعش) در ژوئن ۲۰۱۴ (خرداد ۱۳۹۳) به شمال عراق و تصرف برخی از شهرهای این کشور از جمله موصل و تکریت و از هم پاشیدن ارتش عراق و ناتوانی نیروهای مسلح این کشور در نبرد با داعش و پس از جدی شدن خطر تصرف بغداد (پایتخت عراق) توسط این گروه تروریستی، روزنامه ساندی تایمز انگلیس، والاستریت ژورنال و نیویورک تایمز مدعی شدند ایران فرماندهی ارتش از هم فروپاشیده عراق را برعهده گرفته تا با نیروهای گروه تروریستی داعش مقابله کند. ژنرال قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران، عملیات دفاع از بغداد پایتخت عراق را در مقابل حملات نیروهای گروه تروریستی داعش، فرماندهی میکند. یک منبع عراقی مدعی شد: سردار سلیمانی با ۶۷ مشاور ارشد خود به عراق سفر کرد و فرماندهی عملیاتها را برعهده گرفت و بر استقرار نیروهای عراقی و برنامهریزی برای عملیات، نظارت دارد.[۱۴][۱۵][۱۶][۱۷][۱۸]
در کردستان عراق
در تابستان ۱۳۹۳ به دنبال هک شدن ایمیل نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران مکاتباتی افشا شد که این مقام باسابقه کرد در تهران را مقابل پرسش رسانهها قرار داد. در این مکاتبات، به یک مقام ایرانی بیش از بقیه اشاره شده بود: قاسم سلیمانی. این نخستین بار بود که یک مقام ارشد حکومت اقلیم کردستان عراق با صراحت و با جزئیات به نقش تعیینکننده فرماندهی میپرداخت که سالها پیش رسانههای عراق به او لقب "ژنرال بیسایه" داده بودند. در بسیاری از این نامهها از شخص سومی با اسم اختصاری "حاجی" یاد میشود؛ فردی که آقای دباغ در برنامه اخیر تلویزیونی خود، او را اینگونه معرفی کرد: "طبیعتاً وقتی اسم سپاه قدس میآید، در رأس آن نام قاسم سلیمانی نیز تداعی میشود؛ او شخصِ اول خاورمیانه است."[۱۹] سردار امیرعلی حجازی سرپرست واحد هوافضای سپاه پاسداران مهر ماه ۱۳۹۳ طی گفتگویی تأیید کرد که آقای سلیمانی و ۷۰ نفر از سربازان او به جنگجویان کرد عراقی کمک کردند مانع پیشروی داعش شدند.[۳]
جنگ داخلی سوریه
جان مگوایر افسر سابق سیا گفته است نبرد القصیر (۲۰۱۳) (en) که منجر به بازپسگیری شهر استراتژیک القصیر توسط ارتش سوریه و نقطهٔ عطفی در جنگ بود، تحت نظارت و فرماندهی سلیمانی بوده است و این نبرد را «یک پیروزی بزرگ» برای او خوانده است.[۸]
پس از وقوع یک انفجار مهیب در دمشق که به کشته و زخمی شدن چندین مقام سوری انجامید رسانههای جهان گزارش دادند که قاسم سلیمانی نیز در میان کشتهشدگان قرار دارد و شایعه دخالت ایران در سوریه و کمک به بشار اسد برای سرکوب مخالفان قوت گرفت. چند روز پس از این ادعا قاسم سلیمانی در دیدار مسئولان نظام ایران با سید علی خامنهای در تهران حضور یافت.
مجلهٔ وایرد او را در نخستین جایگاه فهرست «خطرناکترین مردم جهان» قرار داده است.[۲۰] نشریه نیویورکر وی را تاثیرگذارترین فرمانده نظامی جنگ داخلی سوریه لقب داده است.[۲۱] قاسم سلیمانی روز پنجشنبه ۲۹ ژانویه ۲۰۱۵ دو روز پس از حمله اسرائیل به کاروان نظامی مشترک ایران و حزبالله در القنیطره که به کشته شدن جهاد مغنیه فرزند عماد مغنیه منجر شد در بیروت حاضر شده و پس از ملاقات با حسن نصرالله به زیارت مزار جهاد مغنیه رفت، که احتمالات درباره نقش مؤثر وی در برنامه ریزی برای عکس العملی موشکی حزبالله دربرابر اسرائیل را تقویت میکند.[۲۲] به گزارش ایسنا، جهاد مغنیه خواهرزادهٔ سلیمانی بوده است.[۲۳]
تحریم و تهدید به ترور
مقامات وزارت امورخارجه ایالات متحده آمریکا وی را متهم به همکاری با نیروهای امنیتی سوریه در جریان اعتراضات در این کشور و سرکوب مخالفان بشار اسد کردهاست. در پی این اتهام وزارت خزانهداری ایالات متحده آمریکا وی را تحریم کردهاست.[۲۴]
پس از تکرار بسیار نام قاسم سلیمانی در رسانههای جهان، خبرگزاری فرانسه خبری را منتشر ساخت که از احتمال ترور وی توسط دولت آمریکا پرده بر میداشت. بر اساس این خبر جک کین فرمانده سابق نیروی زمینی ارتش آمریکا که در نشست استماع کنگره آمریکا حضور داشت با اشاره به طرح ترور مقامات ایرانی به ویژه مقامات ارشد سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران، گفت: چرا آنها را به قتل نرسانیم؟ آنها قریب به هزار آمریکایی را کشتهاند، چرا ما عامدانه آنها را ترور نکنیم؟ نمیگویم که اقدام نظامی انجام دهیم، من پیشنهاد میدهم عملیات محرمانه انجام دهیم. باید فشارهای شدیدی روی آنها اعمال کنیم. همچنین رویل مارک گریچ از کارشناسان مؤسسه به دفاع از دموکراسی اظهار داشت: آنان به اندازه ما دارای منطق نیستند، فکر نمیکنم بتوانید بدون به قتل رساندن یکی از آنها، مرعوبشان کنید. قاسم سلیمانی خیلی زیاد سفر میکند، بروید او را دستگیر کنید یا به قتل برسانید! به گزارش خبرگزاری فرانسه در ادامه این اظهارت برخی از نمایندگان آمریکایی اعلام کردند ما انجام هرگونه اقدامی درباره ایران را دور از ذهن نمیدانیم اما از ابراز موافقت با اظهارات جک کین سر باز زدند.[۲۵]
در رسانههای داخلی
گروه موسیقی سنتی ایرانی نبض در مراسمی که روز ۲۳ بهمن ۱۳۹۳ به مناسبت سالگرد انقلاب اسلامی در دانشگاه علوم پزشکی ایران برگزار شد، ترانهای را به سلیمانی تقدیم کرد. این کلیپ توسط خبرگزاری فارس منتشر شد. بسیاری از وب سایتهای اصولگرای ایرانی این کلیپ را بازنشر کردند. شعر این ترانه به تلاشهای سلیمانی برای نجات کشورهای عربی از دست داعش، و همچنین «آزادی» بیت المقدس و غزه میپردازد. در صفحهای که پشت سر خواننده است، عکسی از آقای سلیمانی در کنار فرمانده شبه نظامیان شیعه سپاه بدر، رزمندگان کرد و دیگر جنگجویان دیده میشود.[۲۶]
در رسانههای غربی
- نیویورک تایمز، در سپتامبر ۲۰۱۳ او را به عنوان «دشمنی که هم مورد تنفر و هم مورد تحسین است» توصیف کرد. جان مگوایر افسر سابق سازمان سیا در عراق میگوید «او قویترین مأمور مخفی در خاورمیانه است ... و هیچکس او را نمیشناسد.»[۸]
- خبرگزاری فرانسه از او به عنوان «چهرهای مرموز» نام برد.
- هفتهنامه آمریکایی نیوزویک در نسخه بینالمللی خود در ۳ دسامبر ۲۰۱۴ تصویری از قاسم سلیمانی را بر روی جلد خود چاپ کرد و در کنار تصویر وی بر روی جلد خود نوشت: «اول با آمریکا میجنگید، الان داعش را درهم میکوبد، او فرد باهوشی و عاشق جنگ است و خودش هم میداند که زبده این کار است.»[۲۷][۲۸]
در رسانههای عربی
ترانهای برای ترساندن اسرائیل و داعش
شماری از کاربران یوتیوب ترانهای عربی را منتشر کردند. شعر این ترانه که از آبان تا دی ۱۳۹۳ از سوی وب سایتهای ایرانی بازنشر شد، را علی برکت خواننده لبنانی طرفدار حزبالله سروده است. او در سال ۱۳۹۳ برای مدت کوتاعی به دلیل اشعار ضد سعودی اش بازداشت شد. بسیاری از وب سایتهای ایرانی این ترانه را تحت عنوان «ترانهای برای ترساندن اسرائیل و داعش» منتشر کردهاند.[۲۹]
شعری برای فرمانده حاج قاسم سلیمانی
شاکر العبودی، خواننده عراقی، در مدح سلیمانی ترانهای به عربی خوانده که در بهمن ماه ۱۳۹۳ در YouTube منتشر شد. بسیاری از وب سایتها و وبلاگهای ایرانی این ترانه را بازنشر کردند. این کلیپ در یوتیوب توسط کاربری بنام «محمد الاعقابی» منتشر شد و عنوان آن «شعری برای فرمانده حاج قاسم سلیمانی» است.[۳۰]